فرقانی ( دوشنبه 88/10/7 :: ساعت 10:0 عصر) استفاده از یافته های واقعی درس به عنوان نقطه شروع فعالیت:
ما باید ریاضی را آنطور که هست به دیگران یاد دهیم. باید توجه کنیم که، ریاضیات تنها مجموعه ای از حقایق نیست که آنها را به شکل قضیه و لم ومسائل به دیگران نشان می دهیم، بلکه ریاضی، یک تفکر است که ما، به وسیله مجموعه ای از قضایا و مسائل باید آن تفکر را در کسانی که خواستار یادگیری آن هستند به وجود آوریم تا هرکس با هر مقدار که ریاضی می داند، بتواند با مسائل برخورد کند. یکی از راه های فهم واقعی درس، ایجاد تفکر است و آن یعنی اینکه به آنها اجازه داده شود و تشویق شوند که فکر کنند و با ایجاد تفکر خود، مساله تازه و قضیه ارائه دهند حتی اگر معلم قادر به انجام این کار نباشد؛ مهم نیست مساله چقدر ساده و ابتدایی باشد مهم این است، که فکر تازه باشد باید به آنها فکر تصمیم دادن را یاد داد تا آنجا که می توانیم مطالب را به شکل تعمیمی ارائه دهیم و بخواهیم درباره تعمیم هر مطلب ریاضی قابل فهم فکر کنند
جرج پولیا معتقد بود که این یادگیرنده است که باید با تلاش درونی، علم را از درون خود برپا کند و این نوع آموختن است که انسان را توانمند می کند. یکی از راه های اصول یادگیری، اصل یادگیری فعال است که، شامل بصیرتها و تصورات و افکار است که متوالیاً در یادگیری نقش دارند. اصل یادگیری فعال اشاره به این دارد که اگر یادگیری همراه بافعالیت و کشف توسط خود دانش آموز باشد، همواره در ذهن جای می گیرد. برای یادگیری مفید، یادگیرنده بایستی خودش قسمت عمده مطالب را کشف کند و با تعمیم مطلب و توانایی خویش در فهم آن و با به کارگیری زبان ریاضیات، مجهولات را از روی اطلاعات پیدا کرده و همراه با کنترل اثباتها، در حل مسائل به کار گیرد.
نکته بسیار مهم دیگر خواندن دقیق کتاب و درک صورت مساله است. با درک و فهم دقیق مساله و مطلب درسی می توان مسائل را حل کرد بدون آنکه، بخواهیم حل آنها را از روی کتابی مونتاژ کنیم. گام دیگر معرفی کتب غیر درسی پس از دانش دقیق مطالب درست به دانش آموزان است که در یادگیری آنان موثر است. زیرا کتب درسی، معمولاً برای دانش آموزان متوسط نوشته می شود و دانش آموزان تشنه علم، بایستی بتوانند از منابع دیگری استفاده کنند، که البته جرج پولیا، به نقل از آناتول فرانس نقل می کند:
(( سعی نکنید با زیاد یاد دادن به دانش آموزان غرور و تکبر خود را ارضا کنید فقط کنجکاوی آنها را بیدار کنید، چشم شنوندگان خود را باز کنید ولی از سنگین کردن بار مغز آنها بپرهیزید کافی است جرقه ای در آنها بوجود آورید، هر جا که خوراکی برای آتش وجود داشته باشد شعله آن به خودی خود افزون می شود.))
حوزه برنامه درسی زمانی قابل فهم است که قدرتی در یادگیری را به عنوان یک رویداد مهم وجود آدمی بیندیشیم. یادگیری با عوامل و منابع گوناگون در ارتباط است. رابطه یادگیری با ماهیت یادگیرنده باید معلوم شود لازمه زندگی اجتماعی، یادگیری ویاد دادن طبق قواعد و فنون خاص خود است.
البته به روش تعلیم دهنده هم بستگی دارد. رابطه یادگیری با جامعه و نیازها و ضرورت های اجتماعی باید با طور عملی تعریف شود. در یادگیری، دانش آموز باید به سطحی از ادراک برسد گه بتواند ارتباط بین مفاهیم مختلف ریاضی را درک کند مثلاً ارتباط بین حد و پیوستگی و مشتق و انتگرال و به عبارت دیگر باید به مرحله مهارت برسد. هدف فرد نباید فقط برای کسب نمره یا ترس از تنبیه باشد بلکه باید، انگیزه مثبتی وجود داشته باشد تا اورا به سوی یادگیری تشویق کند و مطلب برایش جنبه اجباری و دستوری نداشته باشدو ثانیاً پس از فهم، زحمت حل تمرینات را متحمل شود. ابوریحان بیرونی کار و دانش و ریاضیات را تصفیه کردن روح و جسم آدمی می داند. هر گاه بخواهیم، به چیزی ارزشمند برسیم باید از بعضی موارد جزئی چشم پوشی کنیم. برای رسیدن به اندیشه ریاضی باید با ریاضیات مانوس شویم هنگامی که به این مرحله رسیدیم خود به خود تنبلی و کاهلی از ما دور خواهد شد.
ریاضیات علمی پیوسته است باید از ریشه شروع کنیم و بعد به شاخه های پر بارش خواهیم رسید.